سال گذشته بااینکه عروسی نکرده بودیم ولی چون خونه خریده بودیم ولی باز نذریمو دادم و امسال تو خونه رویایی خودم میخوام نذرمونو بپزم و بامسود بریم خیابونارو بگردیم و به مستحقش بدیم
فردا صب قراره مامانو آبجی بیان و بپزیم از صب دارم خونه رو میسابم که فردا مامان اومد ایراد نگیره ! بعضی اوقات برام عذابه که مامان میخواد بیاد خونمون از اول که میاد فقط درحال شستشو وسابیدنه
خداکنه فردا بی دلخری و باآرامش بگذره
امشب قرار شد با مسود بیدار بمونیم ولی نه کتاب دارم بخونم نه فیلم
ولی دو تا فیلم خیلیی خوب دیدم که اسم یکیشون " اعترافات یک معتاد به خرید" اینو قبلا دیده بودم "و دلم میخواست دوباره ببینم و اونیکه که قبلا خریده بودم ولی ندیده بودم "beautiful creatures" و از یه رمان نوشتن و تخلیه ینی مربوط به جادوگرو ایناس و خیلی رمانتیکه قشنگه و ارزش دیدن داره
برم تا فرداشب
برچسب : نویسنده : pariomasooto بازدید : 13