عاشورا و تاسوعا 96

ساخت وبلاگ
سلام علیکم.شهادت امام حسین رو بهتون تسلیت میگم. پریشب نشستیم فیلم "ربکا" رو که دانلود کرده بودم دیدیم قبلا کتابشو خونده بودم تو دسته ادبیات کلاسیکه و  فوق العاده اس البته نه از دزیره و بلندیهای بادگیر و .....

اگر به کتابهای ادبیات کلاسیک علاقه دارین حتما بخونین فیلمشم اگر به فیلم علاقه دارین حتما ببینین خیلی خوبه برای 1940 ا

خلاصه پریشب سردرد میگرنی اومد سراغم تا بخوابم خیلی خسته بودمو مریض

دیروز که میشه روز تاسوعا مسود 6 صبح رفت سرکار منم تیپ اسپرت زدم ساعت 10:30 رفتم خونه ماماینا

خلاصه با دخترداییا و خاله و زندایی و دخترخاله رفتیم سمت هییتی که همیشه میرفتم

همه میگفتن چقد لاغز شدمو الان میشکنم یوقت

مسود رفت پیش بابا که نذریه مرغ بخورن ماام قیمه خیلی خوشمزه خوردیم برعکس پارسال ظهر که اومدم عشق کردم خونه زندگی دارم تا پارسال خیلی سختی میکشیدیم

غروب بابا شیرکاکایو نذزی داد و ما رفتیم خونه ننه اینا

من فقط ته دیگ خوردمو سیب زمینی خیلی خوشحالم که تنها کسی بودم که تواون جمع برنج و خورشت نخوردم

شب راه افتادیم رفتیم تهران

خونه زنعمو خوابیدیم که حتی لامپم برامون روشن نکرد ما تو تاریکی لباس عوض کردیم

سر ناهار هم من اصلا به کسی کمک نکردم ولی جوری رفتار میکردن انگار خودشون نذزی دادن یه سری آدمای ریاکاررررررررررررررررررررررررر

مسودم بنده خدا کلی قابلمه شست تازه پسرعموی نفهم کلی باهاش بد حرف زده بود

همش میترسم مسود اجبار کنه ساله دیگه بریم شهرستانشون دلم نمیخواد برم

شب اومدم خونمون ولی دلم خیلی برای بابامو مامانمو آجیلیم تنگ شده

هم دلم میخواد اینجا باشم هم اونجا

چرا نمیشه همه چیو باهم داشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

برای سرکار رفتنم برام دعا کنین خواننده عزیز

فردا یه روز خیلی مهمه


برچسب‌ها: فیلم , کتاب , یادداشت های یک تازه عروس , محرم , نذری همه چیز درباره عروسی پری و مسوت...
ما را در سایت همه چیز درباره عروسی پری و مسوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pariomasooto بازدید : 24 تاريخ : چهارشنبه 12 مهر 1396 ساعت: 12:11