خاستگار

ساخت وبلاگ
ديشب حالم خوب نبود نتونستم خوب توضيح بدم....سر خريد مبل انقد اذيت شدم كه حد نداره مبليكه من دوس داشتم فروشندش خيلي كنس بود و بابا بي خداحافظي اومد بيرون!!!بعدش گفت اگر ميخواي بريم بخريم منم گفتم نه بابا راستش شهصيت و غرور بابام برام مهمتر بود حالا چيكار كنيم چيكار نكنيم رفتيم پيش فروشنده مهربونيكه مبلش گرون بود ولي خيلي تخفيف داد و مبلش چوبش خيلي عالي بود يني مبل جوندار بود بقولي.....رفتيم اونجا باباكه عاشقش شد ولي من گريه ام داشت درميومد چيكار كنم....آخرسر خريديم خيلي تو دلم ذوق داشتم ولي بعدش پشيموني اوند سراغم كه خونم كرم قهوه اي شد...خلاصه تا چندساعت بغض داشتم كه چرا انقد احمقم انقد بابا هزينه كرد(٤تومن بيشتر بودجه در نظر گرفته شده!!) باز من دودلمو ناشكرم....خلاصه هي نگاش كردم هي همه تعريف كردن بهتر شدم ولي امروز بازاين حسو داشتم كه نميدونم چيشد دوباره شب خوب شدم كه خونم خوشگل ميشه نگران نباش...حالا از فروشنده مهربون بگم اون آقاهه براي پسرش آبجيمو خاستگاري كرده از بابام!!!!خونشون كرجه ولي جاي خوب كرج خلاصه كه پولدارن و دغدغه اصلي هممون اينكه انكز نظر اقتصادي بهم نميخوريم. آيا درسته اصلا بزاريم بيان يانه!!!!خلاصه كه هممون يه ناراحتي و نگراني داريم ولي بروز نميديم ولي مرده گفته براي من اخلاق مهمه دختراتو ديدم كاملا فهميدم چجور خونواده اي هستين حالا ببينيم قسمت چي ميشه ولي آلجي تا فهميد گريه كرد اونم بهاطر آقاي عشقش:( دلم براش ميسوزه ولي خداروشكر خاستگاراي خوب از نظر مالي براش مياد..... همه چیز درباره عروسی پری و مسوت...
ما را در سایت همه چیز درباره عروسی پری و مسوت دنبال می کنید

برچسب : خاستگار, نویسنده : pariomasooto بازدید : 21 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:45