پريه متحول!!!

ساخت وبلاگ
از وقتي اون كتابو خوندم خيلي متاثر شدم خيلي آروم شدمركمتر استرس ميگيرم

از ذهنم ديگه عروسيه آذرماه رفته بود ولي مسود ديشب داشت ميگفت هنوز اميد داره هيچي نگفتم...نه گفتم چرا..نه گفتم منم اميد دارم ولي تو دلم قيلي ويلي رفت...ميدونم هرچي خدا بخواد همون ميشه منم راضيم به رضاش فقط دوشبه اصلا پيش مسود اينارو نميگم"حالا چيكار كنيم....خسته شدم...يني كي ميشه بريم خونمون....."فقط از وجودش لذت بردم تو طول روز هم كمتر بهش فك ميكنم مرضوع مهمي نيس سپردمش به خدا....امروز روزه بوديم خيلي مزه داد تصميم گرفتم ازاين به بعد تحت هر شرايطي پنچ شنبه هارو روزه بگيرم....امروز يلدوك(فسقل ٣ سالو ١١ ماهه!!) خونمون بود ولي زود رفت قراره بريم خونه ننه اينا....به مسوت آقا زنگ زدم كجايي ميگه هنوز راه نيفتاده!!!خداوندا من از دست اين مرد چه كنم....البته تصميم گرفتم ديگه عصباني نشم و نميشم خيالتون راحت خلاصه الان ما منتظر جنابين برسن فك كنم ساعت ده بريم خونه ننينا...چندروز بود پوستم ماه شده بود از اول هفته دوباره جوش زدم همشم از عصبانيته...الان تا من پاشم لباسامو آماده كنمو خودم حاضر شم فك كنم تا مسود بياد بشه!!

پ.ن:تصميم گرفتم بي كرم پودر بااين جوشها وارد مهموني بشم!!من خودمو دوس دارم و هركسيم كه بخواد بخاطر جوشهام منو قضاوت كنه از چشم افتاده پس همينگونه با اعتماد بنفس ميريم چون من خودمو خيلي دوس دارم و خودمو بخشيدم بخاطر تموم عصبانيتا

پ.ن٢:كتاب پيشگوييهاي نوستراداموس رو شروع كردم فعلا صد صفحه شو خوندم و خيلي اطلاعات خوبي از گذشته كشوراي اروپايي بهم داده

همه چیز درباره عروسی پری و مسوت...
ما را در سایت همه چیز درباره عروسی پری و مسوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pariomasooto بازدید : 28 تاريخ : پنجشنبه 27 آبان 1395 ساعت: 23:34